English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3279 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
back-up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up U اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
air plot U نقشه ناوبری هوایی
aeronautical chart U نقشه ناوبری هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
bi margin format U نقشه دو حاشیهای
bleeding edge U حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
aerial navigation U ناوبری هوایی
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
air target chart U نقشه هدفهای هوایی
aerial survey U نقشه برداری هوایی
dollies U کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
dolly U کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی
target chart U نقشه هدفهای بمباران هوایی
photo interpretation U نقشه کردن عکس هوایی
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
border break U ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
photo interpretation U تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
aerocartograph U وسیله تهیه نقشه از روی عکس هوایی
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
index map U نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
advisory area U منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
titling strip U قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
imagery exploitation U مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
hot report U اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
stereophotogrammetry U تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
margins U حاشیهای
marginal U حاشیهای
limbic U حاشیهای
margin U حاشیهای
marginal U کم حاشیهای
marginal U حاشیهای خطرناک
marginal frequencies U فراوانیهای حاشیهای
overhead costs U هزینههای حاشیهای
marginal group U گروه حاشیهای
beside the point <idiom> U مسائل حاشیهای
marginal man U انسان حاشیهای
sunk cost U هزینه حاشیهای
overhead U منابع حاشیهای
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
navigation U ناوبری
universal drafting machine U خط کش ناوبری
navigating bridge U پل ناوبری
dead reckonning U ناوبری کور
navigation light U چراغهای ناوبری
radio navigation U ناوبری رادیویی
coast U ناوبری کرانهای
coasts U ناوبری کرانهای
pilot U ناوبری کردن
pilots U راهنمای ناوبری
bathymetric navigation U ناوبری ژرفایافتی
pilots U ناوبری کردن
navigated U ناوبری کردن
piloted U راهنمای ناوبری
pilot U راهنمای ناوبری
navigating U ناوبری کردن
piloted U ناوبری کردن
inertial navigation U ناوبری لختی
celestial navigation U ناوبری نجومی
navigate U ناوبری کردن
aids to navigation U کمکهای ناوبری
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
satellite navigation U ناوبری ماهوارهای
navigates U ناوبری کردن
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
navigational grid U بادزن کمک ناوبری
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
omega U سیستم ناوبری امگا
hyperbolic navigation system U روش ناوبری هذلولی
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
day beacon U برج ناوبری روز
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
inertial navigation system U سیستم ناوبری ماندی
dead reckonning tracer U میز ناوبری کور
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
tacan U سیستم ناوبری تاکان
vector U مسیر ناوبری هواپیما
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
coasting U ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
dead reckonning tracer U وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
1کارآفرینی - فناوری اطلاعات
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com